آفریقای من

آفریقای من
آفریقای من
Anonim

اینجا بودن برای همیشه تغییر می کند.

آفریقای من
آفریقای من

طلوع و غروب آفتاب آفریقا یک معجزه واقعی، مناظر باورنکردنی و نفس گیر است که اثری عمیق در قلب شما به جا می گذارد. فقط به خاطر آنها ارزش رفتن به سرزمین های دور را دارد. رنگ های آفریقا به طرز شگفت انگیزی زیبا و متنوع هستند. همانطور که خورشید دره را روشن می کند، هر لحظه تغییر می کنند. همین منظره با سایه‌های رنگی زیادی می‌درخشد که هر دقیقه حس جدیدی از مناظر به شما می‌دهد. همیشه ساعت چهار صبح از خواب بیدار می شدیم تا زودتر برویم و چیز اصلی را از دست ندهیم. نکته اصلی در آفریقا طبیعت است. تنوع باورنکردنی زندگی در تمام جلوه های آن. سوار یک جیپ روباز شدیم، کت های بارانی ضد باد پوشیدیم (صبح ها همیشه خنک است) و به سمت یک روز جدید و برداشت های جدید حرکت کردیم. صبح تازه خنک، گرگ و میش مه آلود ساوانا، خرگوش‌ها و شغال‌هایی که از زیر چرخ‌های ماشین بیرون می‌پرند، بزهای خفته - هر روز اینگونه شروع شد. و بوها… بوهای آفریقا را نمی توان با هیچ چیز مقایسه کرد. به یاد دارید که چگونه شخصیت جک نیکلسون از فیلم "گرگ" شروع به گرفتن طعم های جدیدی می کند که زندگی اطراف با آن اشباع شده است؟ من هم همینطور - هر بار که بینی ام را از ماشین بیرون می آوردم، سرم را از بوی تند، ترش و زنده استپ بیدار آفریقایی از دست می دادم. اگر تصور کنیم که انرژی حیات عطر خاص خود را دارد، این عطر آفریقاست. با استنشاق آن، پر از قدرتی ناشناخته می شوی، ریتم این زندگی، تپش قلبش را احساس می کنی. بعد از چند روز بدون ارتباط (حتی در پذیرش در کمپ ها اینترنت نداشتیم)، بدون اطلاعات، مثل این است که از رویا بیدار می شوید و دنیای فوق العاده زیبایی را در اطراف خود می بینید که در آن هارمونی بسیار وجود دارد. ، خرد و صلح.

و در اواخر غروب، آسمان پرستاره بر ما فرود آمد. ما را با گنبد درخشان خود پوشانده بود، مانند کلاه اخترشناس. کارکنان کمپ یک سورپرایز برای مهمانان خود آماده کردند - به ما کباب کردند - شام در استپ. یادم نیست روی میز چی بود. تمام آن غروب فقط ستارگان را دیدم - بزرگ و کوچک، دور و نزدیک، که در نقش‌های صورت فلکی بافته شده و با افتخار در تنهایی چشمک می‌زنند. راه شیری، کمربند جبار، صلیب جنوبی. اکنون هر بار که به آسمان نگاه می کنم، می دانم که آنها چه هستند، ستارگانی که نمی توانیم ببینیم. آنها می گویند که آسمان پر ستاره آفریقا، و آن مکان در نامیبیا که در آن توقف کردیم، بهترین رصدخانه طبیعی جهان است. حتی می‌توانید در Little Kulala Villas بیرون بخوابید و کارکنان می‌توانند برای شما یک تخت روی پشت بام درست کنند.

صبح به دیدن تپه های شنی معروف نامیبیا رفتیم. قهوه ای مایل به قرمز، گویی مخملی، کوه هایی که از باد و شن تشکیل شده اند و کیلومترها کشیده شده اند. از ارتفاع، آنها شبیه نقاشی های شنی برازنده ای هستند که توسط یک نقاش ناشناس به جا مانده است. ترکیب رنگ قرمز کوه ها با آسمان آبی برای یک عکس عالی عالی است. می توانید از تپه های شنی بالا بروید. آنها بسیار بلند هستند و راه رفتن دشوار است - پاها در ماسه داغ گیر می کنند. ما همچنین «دره مرده» را دیدیم - کف خشک شده دریاچه، که درختان برای همیشه در خاک رس آن غوطه ور هستند و با دعای باران، «دست‌های» خشک خود را به سوی آسمان بلند می‌کنند. به عنوان یادآوری برای گرامی داشتن این زندگی ارزشمند.

محیط بان استعداد خاصی برای حیوانات دارد. او می داند کجا آنها را پیدا کند

موضوع محبوب